وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات (IT) پیام نور کرمانشاه

این وبلاگ یک وبلاگ دانشجویی است.کپی برداری از مطالب آن با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات (IT) پیام نور کرمانشاه

این وبلاگ یک وبلاگ دانشجویی است.کپی برداری از مطالب آن با ذکر منبع مجاز است

آیا کسی هست مرا یاری دهد؟

ما ادما خیلی وقتا به خاطر پست و منصب و مقام خیلی کارا میکنیم(دقت کنید دارم میگم ما فرد خاصی منظورم نیست) به فلسطین و پاکستان و عراق و افغانستان و ... کمک میکنیم که بگن ما اره کمک میکنیم مسلمانیم. به هم نوع خودمون کمک میکنیم.یا من خیلی ها رو میبینم خیلی وقتا به مردم نذری میدن حتی گاهی دیدم به میلیون میرسه خرج اون نذری یا خیلی از افطاری ها ..دیدم همه رو جمع میکنن که اره ما این کارو میکنیم به بدبختا کمک میکنیم اما وقتی توی خیابونای شهر داری راه میری میبینی تو چند قدمی یه کاخ بزرگ به نام استانداری یه خانواده تنها به کمک نیاز دارن اما کسی نیست که دستشون رو بگیره من اینو از خودم میپرسم که انسانیت کجاست؟چرا ما همیشه دنبال این واژه تو کتابا میگردیم هان؟من از نطق و سخنرانی بیخود خوشم نمیاد اینا حرف دلم بود که گفتم یه مطلب تو سایت تابناک دیدم که تو ادامه مطلب میزنم مطمئنم شما هم ببینید حال و روزتون از من بهتر نخواهد بود...

بسیاری از افرادی که امروز از مسیر میدان امام(ره) به سمت پل ولایت کرمانشاه تردد کردند چادر مسافرتی برپا شده‌ای را دیدند که تفاوتی با دیگر چادرهای مسافرتی برپا شده که این روزها به واسطه پایان تعطیلات تابستانی تعدادشان نیز کم نیست، داشت.

اطراف این چادر مسافرتی، یخچال و کمد و ظروف و دیگر وسایل منزل به چشم می‌خورد و این موضوع به ذهن متبادر می کرد که قطعا ساکنین چادر به قصد مسافرت نیامده‌اند.

وقتی به سراغشان رفتیم دیدیم تنها تشابه شان با مسافرینی که به قصد تفریح و تفرج به کرمانشاه آمده‌اند و چادری برپا کرده‌اند، همین چادرشان است.

در چادر زن و مردی بودند ابتدا از بازگو کردن موضوع و علت حضورشان با آن همه وسایل در آنجا طفره می‌رفتند با اصرار ما مرد خانه حاضر به صحبت شد و گفت به علت اینکه نتوانسته خانه‌ای کرایه کند مجبور شده به چادر پناه آورد.

وی گفت: چندی پیش مستاجر بودیم به علت بیماری همسرم مجبور شدم پول پیشی را که به عنوان ودیعه نزد صاحبخانه گذاشته بودم پس گرفته و خرج مداوای او کنم صاحبخانه نیز حدود 2 ماه پیش حکم تخلیه منزلش را گرفت و ما هم آواره شدیم.

وی ادامه داد: حدود 50 روز است در شهرک ظفر زیرچادر زندگی می کنیم. طی این مدت به تمام دستگاه‌های حمایتی مراجعه کرده‌ام، اما هیچ کمکی به ما نشده است.

وی افزود: از امروز که به اینجا نقل مکان کردیم بارها مامورین اجراییات و نیروی انتظامی مراجعه و گفتند از اینجا باید بروید گویا مسئولین از اینکه چهره شهرشان را زشت کرده‌ایم، ناراحت شده‌اند.

از او در خصوص خانواده‌اش پرسیدیم که گفت: یک دختر 10 ساله دارم که او را پیش خانواده پدری‌ام گذاشته‌ام. از ترس آبرو به همه فامیل و آشنایان گفته‌ام جهت مداوای همسرم به شهر دیگری رفته‌ایم.

وی گفت: مشکل اصلی‌ام تامین پول پیش خانه است، زیرا به هر کجا برای اجاره خانه مراجعه می‌کنم پول پیش از من می خواهند. اگر این پول را جور کنم می‌توانم از عهده اجاره خانه برآیم.

به گزارش ایسنا، مطمئنا این خانواده تنها خانواده بی سرپناه شهر ما نیستند و جا دارد مسئولین مربوطه به مشکلات چنین خانوارهایی که با مبلغ نه چندان زیادی قابل رفع شدن است، جدی تر رسیدگی کنند.
نظرات 9 + ارسال نظر
بهنام شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ب.ظ http://computerkangavar.blogsky.com

سلام
پست جالبی بود، ممنون
اتفاقا خونه ما همون اطرافه و من چند شب که میرم می دوم اونها رو دیدم
ولی این صحنه عجیبی نیست خیلی از جاهای این شهر تو کوچه پس کوچه ها خانواده هایی که به دلیل نداشتن کرایه یا... وسایلشون تو کوچست
راستش نمیشه یه طرفه قضاوت کرد، یکی از همسایه های ما با داشتن چندتا دختر و پسر اصلا سر کار نمیرفت و یه جو غیرت نداشت که بره یه کاری بکنه و شکم زن و بچه هاشو سیر کنه چه برسه به کرایه خونه!
در هر صورت صاحبخونه مجبور شد وسایلشون رو بریزه تو کوچه، من بهش حق میدم ولی این وسط خانودادش صدمه بدی دیدن

مانی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ

سلام این موضوع تنها یکی از صدها مشکل این نظام اسلامی وجامعه به اسم مردمیه.جامعه مردمی ولی ظالم وبسیار خشن که هر کسی که حرفی بزنه خیلی زود باید خفه شه تا درد سری نسازه

۶۳ شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:17 ب.ظ

از این تلخ تر نمیشه

افخمی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ

واقعا دردناکه سمیرا جان من از این صحنه ها زیاد دیدم.ببین میتونیم خودمون براش جور کنیم ما کلی دوست داریم مطمئنم حداقل پول پیش یه جایی که بهتر از کنار خیابون باشه میشه جم کرد فعلا مهم سر پناهشونه اگه دوست داشتی شروع کنیم.باشه؟این پیام منو تایید نکن چون ممکنه کسی فکر دیگه ای کنه من آمادم که بهشون کمک کنیم چون این جور که معلومه آبی از مسئولین گرم نمیشه.منتظرم

باشه بهت خبر میدم اکرم جان.من خودم اقداماتی انجام دادم اگه باز لازم دیدم حتما بهتون میگم.

ناصری شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ب.ظ

دوستان خوبم من که این مطلب رو زدم خودم هم بخشی از مکان بسیار زیبا هستم که واقعا شرمنده ام از این حضورم پس نیازی به ترسیدن نیست.حرف حق ترس نداره.

! شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ب.ظ

یک نمونه مشابه هم در " شهرک معلم - چهار راه پمپ بنزین " وجود داره ، یک زن و شوهر داخل یک اتومبیل از رده خارج زندگی می کنند

واقعا؟؟؟؟؟!!!!!
خوش به حالمون ما تو بهشت زندگی میکنیم پس.

امیریان یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ب.ظ

واقعا چه نظری میشه داشت؟؟؟؟؟

پگاه یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

مطلب اینقدر واضح هست که نیاز به هیچ کلامی نداره...

حامد رضایی پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:41 ب.ظ

دکتر شریعتی:متحیرم از مردمی که خود زیر بار ظلم هستند و برای امام حسین (ع)عذاداری میکنند!
تنها چیزیه که به ذهنم میرسه بگم در این لحظه

قابل تامله!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد